داستان

برای دوستان داستان نویس که آرزو می کنند شاید یک روزی کاندیدای جایزه نوبل در ادبیات شوند راهی به جز شناخت نویسنده گی به شکلی حرفه ای ندارند. حرفه ای بودن به معنای کار پی گیر است. حداقل استاندارد نوشتن روزانه برای یک نویسنده دو تا سه ساعت در روز است. زبان و تصویر در داستان نقش آجر در ساختن یک دیوار را دارد. اگر نویسنده خطوط حرکت و ایده فکری خود را نتواند به شکلی حرفه ای سازماندهی دهد نمی تواند ایده خود را به شکلی منطقی سامان و توضیح دهد. باید با اصطلاحاتی چون: سینوپسیس٬ پلوت و پیج کاملا آشنا شد. ژانر های مختلف ادبی را باید ملکه بود. چون هنر ساختن جهان یک داستان در شناخت دقیق نویسنده به ژانر وابستگی دارد. نویسنده ای که قبل از نوشتن نمی داند که در چه ژانری حرکت می کند نمی تواند ابزار های زبانی ساخت آن را بخوبی بشناسد و تداخل ژانری به وجود می آید. و چون نویسنده خود با جهان ژانر ها آشنائي ندارد نمی تواند حتی این اشتباه را در داستان خود ببیند. در نظریات مختلف ساختار داستان دو دیدگاه کلی وجود دارد و برای یک نویسنده حرفه ای راه دیگری وجود ندارد. ساختار داستان یا بر مبنای کاراکتر بنا شده است و پس از آن نقشه مانوسکریپت (پلوت) و سینوپسیس ( شرح خلاصه داستان در حداقل ۱۰ صفحه تا ۱۰۰ سفحه). و یا اینکه نه نویسنده پلوت داستان را از قبل می نویسد و خط داستان مشخص است که در چه جهانی جرکت می کند و به کجا می رود و نقش کاراکتر داستان از قبل معلوم. این دوشیوه غالب است در دنیای حرفه ای نویسندگی غرب. نظریات زیاد دیگری هست ولی رابرت مکی با کتاب استوری خود که انجیل داستان به شمار می رود همه چیز را در برنامه ریزی تا کوچکترین جزئیات در نوشتن داستان بسیار مهم می داند. دیگر نظریات مخلوطی است و یا شبیه این دو شیوه داستان نویسی است.

—————-

دوستان سلام علی بابا از این ماه یک داستان که توسط امیر میرزائي (قصه گو٬ نویسنده٬ خبرنگار) از زبان نروژی به فارسی ترجمه و مستقیما برای استفاده آزاد پژوهشگران٬ دوستداران افسانه های ملل و تئوری های داستانی در اختیار علاقمندان قرار خواهد گرفت. استفاده از تمامی مطالب علی بابا با ذکر منبع آزاد است. اگر علاقمند به کمک مالی به علی بابا هستید به جای آن می توانید به شورای کتاب ایران کمک کنید که قدم های بسیار خوبی برای تعالی هنر کودکان و نوجوانان ایران می کنند. علی بابا چشم به کمک مالی کسانی که در ایران زندگی می کنند را ندارد. و هیچ انتظاری هم از جامعه ایرانیان خارج از کشور ندارد چون هنوز کار فرهنگی در بین ایرانیان خارج ار کشور به جز موارد استثنائي نهادینه نشده است و فرهنگ کار داوطلبانه هنوز از چارچوب تفکر مسجدی و آبگوشتی آن خارج نشده است.